معرفی اجمالی
معرفی کتاب این بود فردا اثر کارولین لویت
کتاب "این بود فردا" نوشته کارولین لویت، داستانی جذاب و آموزنده است که توجه خوانندگان را از ابتدا جلب میکند. این کتاب با روایتهایی از زندگی و روزمرگی شخصیتهایش، یک مشاهدۀ عمیق از احساسات انسانی و چالشهای روزمره را ارائه میدهد.
ساختار کتاب این بود فردا
کتاب در قالب فصولی منظم و منسجم نگاشته شده است که هر فصل به بررسی موضوعات مختلفی میپردازد:
- درک عمیق از شخصیتها و روابط آنها
- تحلیل چالشهای زندگی و تصمیمگیریهای مهم
- تصویرسازی مستند از فضای اجتماعی و فرهنگی
چرا باید کتاب این بود فردا را بخوانید؟
این کتاب به شما کمک میکند تا خود را درون داستانها و تجربیات شخصیتهای مختلف درگیر کنید و از آنها درسهای زندگی بیاموزید. با توجه به عمق داستان و کیفیت نوشتار کارولین لویت، شما از خواندن این اثر لذت خواهید برد.
جزئیات کتاب این بود فردا
- نویسنده: کارولین لویت
- ناشر: اداش
- موضوع: ادبیات داستانی
- زبان: فارسی
نتیجهگیری درباره کتاب این بود فردا اثر کارولین لویت
در نهایت، "این بود فردا" اثر کارولین لویت یک انتخاب عالی برای علاقهمندان به ادبیات داستانی است. با خواندن این کتاب، شما میتوانید به دنیای گستردهتری از تجربیات و احساسات انسانی دست پیدا کنید و نگاهی عمیقتر به زندگی بیندازید.
نویسنده: | کارولین لویت |
---|---|
مترجم: | ندا افروغ |
شابک: | 9786229517802 |
ناشر: | اداش |
موضوع: | داستان فارسی |
ردهبندی کتاب: | ادبیات لاتین (شعر و ادبیات) |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
زبان نوشتار: | فارسی |
تعداد صفحه: | 367 |
سایر توضیحات: | کارولین لیویت رمان نویس آمریکایی است. او نویسنده پرفروش نیویورک تایمز ، کتاب آیا این فردا و تصاویر تو، و همچنین 8 رمان دیگر، از جمله دنیای زیبای بی رحمانه و با یا بدون تو است.لیویت برنده جایزه بنیاد هنرهای نیویورک در ادبیات داستانی و جایزه داستانی گلدنبرگ است. او همچنین نامزد جایزه مجله ملی در مقاله شخصی، فینالیست جوایز فیلمنامه نویسی نیکلودئون و فینالیست در آزمایشگاه فیلمنامه نویسان ساندنس بود. آوا زنی زیبا و مطلقه است که پسری دوازده ساله به نام لوئیس دارد. آن دو بعد از طلاق مادر به حومه ی شهر بوستون می روند تا زندگی جدیدشان را شروع کنند. اما همسایه ها ارتباط خوبی با آنها ندارند و به سختی قبولشان می کنند. لوئیس با تنها دو بچه ی آن محله؛ رز و جیمی؛ که مثل او پدر ندارند دوست می شوند. مدتی بعد، جیمی در باغچه ی پشتی خانه ی لوئیس و مادرش گم می شود. و همین مسئله کافی است که مردم آن محله او و مادرش را از آنجا بیرون کنند. سالها بعد لوئیس و رز برمیگردند تا راز سر به مهر گم شدن جیمی را بازگویی کنند؛ حتی اگر این راز خیلی ها را ناراحت کند… |