کتاب زندگی روزمره در اسپانیای دوره تفتیش عقاید اثر جیمز ام اندرسون نشر نگاه
معرفی اجمالی
بررسی کتاب «زندگی روزمره در اسپانیای دوره تفتیش عقاید» اثر جیمز ام اندرسون
کتاب «زندگی روزمره در اسپانیای دوره تفتیش عقاید» به توصیف شرایط زندگی در دورانی میپردازد که اسپانیا تحت تأثیر دیوان تفتیش عقاید قرار داشته است. این اثر تاریخی به بررسی چگونگی زندگی مردم از جمله مسیحیان، مسلمانان و یهودیان در این تاریکی و هراس میپردازد.
موضوعات مختلف در کتاب «زندگی روزمره در اسپانیای دوره تفتیش عقاید»
این کتاب روایتهای بیطرفانهای از فعالیتهای روزمره تمام طبقات جامعه اسپانیا ارائه میدهد. موضوعات زیر در این کتاب پوشش داده میشود:
- گرایشهای مذهبی
- اخلاقیات و ارزشهای اجتماعی
- چالشهای معیشتی و تلاش برای تأمین زندگی
- روبرو شدن با دیوان تفتیش عقاید
ترکیب و ساختار کتاب «زندگی روزمره در اسپانیای دوره تفتیش عقاید»
در هر فصل، یکی از جنبههای زندگی روزمره اسپانیاییها بررسی میشود. این فصلها در مجموع تصویری جامع از زندگی روزمره در اروپا به نمایش میگذارند و روایتی معتبر از شرایط دشوار آن دوران به خواننده ارائه میدهند.
نکات پایانی درباره کتاب «زندگی روزمره در اسپانیای دوره تفتیش عقاید»
کتاب «زندگی روزمره در اسپانیای دوره تفتیش عقاید» نه تنها به عنوان یک منبع تاریخی بلکه به عنوان یک مطالعه عمیق درباره جامعهای که تحت فشارهای اجتماعی و مذهبی قرار داشته، قابل توجه است. این کتاب میتواند برای افرادی که به تاریخ، جامعهشناسی و مطالعات مذهبی علاقهمند هستند، مناسب باشد.
نویسنده: | جیمز ام اندرسون |
---|---|
مترجم: | سعید درودی |
شابک: | 978-622-267-168-6 |
ناشر: | نگاه |
موضوع: | علوم اجتماعی |
ردهبندی کتاب: | علوم اجتماعی و جامعه شناسی (علوم اجتماعی) |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | گالینگور |
نوع کاغذ: | بالکی |
تعداد صفحه: | 568 |
وزن: | 680 گرم |
سایر توضیحات: | در کتاب آمده است: اسپانیا سرزمینی «غیرصنعتی» بود که اقتصادش بر پایۀ «کشاورزی» قرار داشت و جامعهاش از «طبقات مختلف» تشکیل میشد. در طول این سیصد و پنجاه سال، زندگی در چنین سرزمینی به چه چیز شباهت داشت؟ اسپانیا، درواقع، از بقیۀ اروپا جدا افتاده بود؛ از نواحی گوناگونی شکل گرفته بود که تفاوت سیاسی بسیاری با هم داشتند؛ و دولت مستقر در مادرید میکوشید این مناطق متفاوت را «یکپارچه» کند و زیر لوای «یک حکومت» قرار دهد. اسپانیاییها ملتی بودند «شکوفا» و «رو به رشد» که سعی داشتند به هر وسیلهای که شده، تفاوتهای نژادی و فرهنگی میان خویش را از بین ببرند؛ اما در همان حال، «امپراتوری»ای جهانی به وجود آوردند که «خورشید در آن غروب نمیکرد» ولی سرانجام، «تکهتکه» و متلاشی شد. در این سرزمین، «کلیسا»یی نیرومند وجود داشت که درصدد بود «وحدت مذهبی» پدید آورَد و برای رسیدن به این «وحدت»، کاملاً آماده بود که سایر چیزها را فدا کند. در طول این سه و نیم قرن، «دیوان تفتیش عقاید» چنگالهای متعدد و آزمند خود را در سراسر اسپانیا گسترانید و بازجوییها و اقداماتش، اندکاندک، ترس و وحشتی ژرف در دل جمعیت این کشور آفرید. |