معرفی اجمالی
آلبوم موسیقی «بخوان» نام تازه‌ترین اثر «بابک بوبان» است که در اواخر آذر ماه سال 1394 منتشر شده است. این آلبوم به خوانندگی و آهنگسازی «بابک بوبان» با اشعاری از «نیما یوشیج» و تنظیم «سرور زرهگر» در 5 قطعه با نام‌های «در نخستین ساعت شب»، «مهتاب»، «ماخ اولا»، «در شب سرد زمستانی» و «بخوان ای همسفر با من» تهیه و تولید شده است. در این آلبوم «ناصر رحیمی» فلوت، «مسعود تاجیک» ابوا، «محمدحسین پور معین» کلارینت، «حسن فراهانی» تروم
default
نوازندگان: | - فلوت: ناصر رحیمی - ابوا: مسعود تاجیک - کلارینت: محمد حسین پور معین - ترومپت: حسن فراهانی - ویولن: علی جعفری پویان، سینا جهان آبادی، پویا خوش آهنگ - ویولا: سینا جهان آبادی، پویا خوش آهنگ - ویولن سل: داوود منادی - کنترباس: علیرضا خورشید فر |
---|---|
نام خواننده و صاحب اثر: | بابک بوبان |
فرمت: | Audio Disc |
سال تولید: | 1394 |
تعداد دیسک: | یک |
نوع بسته بندی: | مقوایی |
مرجع صادر کننده: | وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی |
شماره پروانه یا مجوز: | 94-8732 |
نام قطعه 1: | در نخستین ساعت شب |
آهنگساز قطعه 1: | بابک بوبان |
ترانه سرا قطعه 1: | نیما یوشیج |
تنظیم کننده قطعه 1: | سرور زرهگر |
مدت زمان قطعه 1: | 7:32 |
متن ترانه قطعه 1: | در نخستین ساعت شب، این چراغ رفته را خاموشتر کن من به سوی رخنههای شهرهای روشنایی راهبردم را به خوبی میشناسم در نخستین ساعت شب این چراغ رفته را خاموشتر کن من به سوی رخنههای شهرهای روشنایی راهبردم را به خوبی میشناسم خوب میدانم من خطوطی را که با ظلمت نوشتهاند وندر آن اندیشهی دیوار سازان میدهد تصویر دیر گاهی هست دیر گاهی هست دیر گاهی هست میخوانم در بطون عالم اعداد بیمر در دل تاریکی بیمار در بطون عالم اعداد بیمر در دل تاریکی بیمار چند رفته سالهای دور و از هم فاصله جسته که بزور دستهای ما به گرد ما میروند این بی زبان دیوارها بالا میروند این بی زبان دیوارها بالا در بطون عالم اعداد بیمر در دل تاریکی بیمار در بطون عالم اعداد بیمر در دل تاریکی بیمار چند رفته سالهای دور و از هم فاصله جسته که بزور دستهای ما به گرد ما میروند این بی زبان دیوارها بالا میروند این بی زبان دیوارها بالا |
نام قطعه 2: | مهتاب |
آهنگساز قطعه 2: | بابک بوبان |
ترانه سرا قطعه 2: | نیما یوشیج |
تنظیم کننده قطعه 2: | سرور زرهگر |
مدت زمان قطعه 2: | 9:46 |
متن ترانه قطعه 2: | میتراود مهتاب میدرخشد شبتاب نیست یک دم شکند خواب به چشم کس و لیک غم این خفتهی چند خواب در چشم ترم میشکند غم این خفتهی چند خواب در چشم ترم میشکند نگران با من استاده سحر صبح میخواهد از من کز مبارک دم او آورم این قوم به جان باخته را بلکه خبر در جگر لیکن خاری از ره این سفرم میشکند در جگر لیکن خاری از ره این سفرم میشکند دستها میسایم تا دری بگشایم به عبث میپایم که به در کس آید در و دیوار به هم ریختهشان بر سرم میشکند در و دیوار به هم ریختهشان بر سرم میشکند میتراود مهتاب میدرخشد شبتاب نیست یک دم شکند خواب به چشم کس و لیک غم این خفتهی چند خواب در چشم ترم میشکند غم این خفتهی چند خواب در چشم ترم میشکند |
نام قطعه 3: | ماخ اولا |
ترانه سرا قطعه 3: | نیما یوشیج |
تنظیم کننده قطعه 3: | سرور زرهگر |
مدت زمان قطعه 3: | 7:38 |
متن ترانه قطعه 3: | ماخ اولا پیکره ی رود بلند ماخ اولا پیکره ی رود بلند می رود نا معلوم می خروشد هر دم می جهاند تن، از سنگ به سنگ چون فراری شده ای که نمی جوید راهِ هموار می تنَد سوی نشیب می شتابد به فراز می رود بی سامان با شب تیره، چو دیوانه که با دیوانه با شب تیره، چو دیوانه که با دیوانه ماخ اولا پیکرهی رود بلند ماخ اولا پیکرهی رود بلند میرود نا معلوم میخروشد هر دم میجهاند تن، از سنگ به سنگ چون فراری شدهای که نمیجوید راه هموار میتند سوی نشیب میشتابد به فراز میرود بی سامان با شب تیره، چو دیوانه که با دیوانه با شب تیره، چو دیوانه که با دیوانه رفته دیریست به راهی کاو راست بسته با جوی فراوان پیوند نیست دیری ست بر او کس نگران و اوست در کار سرائیدن گنگ و اوفتادهست ز چشم دگران بر سر دامن این ویرانه برسر دامن این ویرانه ماخ اولا پیکرهی رود بلند ماخ اولا پیکرهی رود بلند میرود نا معلوم میخروشد هر دم تا کجاش آبشخور همچو بیرون شدگان از خانه همچو بیرون شدگان از خانه |
نام قطعه 4: | در شب سرد زمستانی |
آهنگساز قطعه 4: | بابک بوبان |
ترانه سرا قطعه 4: | نیما یوشیج |
تنظیم کننده قطعه 4: | سرور زرهگر |
مدت زمان قطعه 4: | 5:26 |
متن ترانه قطعه 4: | در شب سرد زمستانی در شب سرد زمستانی کورهی خورشید هم چون کورهی گرم چراغ من نمیسوزد و به مانند چراغ من نه میافروزد چراغی هیچ نه فرو بسته به یخ ماهی که از بالا میافروزد من چراغم را در آمد رفتن همسایهام افروختم در یک شب تاریک من چراغم را در آمد رفتن همسایهام افروختم در یک شب تاریک و شب سرد زمستان بود باد میپیچید با کاج و شب سرد زمستان بود باد میپیچید با کاج در میان کومهها خاموش گم شد او از من جدا زین جادهی باریک و هنوز قصه بر یاد است قصه بر یاد است وین سخن آویزهی لب که میافروزد؟ که میسوزد؟ چه کسی این قصه را در دل میاندوزد؟ در شب سرد زمستانی |
نام قطعه 5: | بخوان ای همسفر با من |
آهنگساز قطعه 5: | بابک بوبان |
ترانه سرا قطعه 5: | نیما یوشیج |
تنظیم کننده قطعه 5: | سرور زرهگر |
مدت زمان قطعه 5: | 6:22 |
متن ترانه قطعه 5: | مرا خسته در این ویرانه مپسند مرا خسته در این ویرانه مپسند قطار کاروانها دیده ام من که صبح از رویشان پیغام میبرد صداهای جرسهای ره آوردان بسی بشنیدهام من که از نقش امیدی آب میخورد نگارانی چه دلکش را به روی اسبها میبرد بخوان ای همسفر با من بخوان ای همسفر بمن در آن دم هر چه سنگین بود از خواب خروس صبح هم حتی نمیخواند به یغمای ستیز بادها باغ فسرده بود یکسر پلیدی زیر افرا دار شکسته بود کندوهای دهقانان و خورده بود یکسر دل آکنده ز هر گونه خبر میدار ای نومید همسایه گذر با من بخوان ای همسفر با من بخوان ای همسفر با من بخوان بخوان بخوان ای همسفر با من هنوز آن شمع میتابد هنوزش اشک میریزد هنوز آن شمع میتابد هنوزش اشک میریزد درخت سیب شیرینی در آنجا هست، من دارم نشانه بجای پای من بگذار پای خود ملنگان پا مپیچان راه را دامن بخوان ای همسفر با من بخوان ای همسفر با من بخوان بخوان بخوان ای همسفر با من |
سایر توضیحات: | - شعر: نیما یوشیج - آهنگساز و خواننده: بابک بوبان - همخوان: نگار بوبان - تنظیم برای سولوهای بادی و سازهای زهی: سرور زرهگر |