خرید و قیمت کتاب سرگذشت سلطانه اثر ویلیام فالکنر انتشارات نوین

کتاب سرگذشت سلطانه اثر ویلیام فالکنر انتشارات نوین

342,000تومان
%10
380,000
معرفی اجمالی
مشخصات محصول
فروشندگان

معرفی اجمالی

معرفی کتاب سرگذشت سلطانه اثر ویلیام فالکنر

کتاب سرگذشت سلطانه، به قلم ویلیام فالکنر، تجربه‌ای جذاب از روابط پیچیده و توطئه‌های تاریخ را به مخاطب ارائه می‌دهد.

خلاصه داستان کتاب سرگذشت سلطانه

این رمان در بستر تاریخ ترکان عثمانی و سلطنت سلطان سلیمان قرا گرفته و داستانی به‌یادماندنی از سرنوشت شخصیت‌های متعدد را روایت می‌کند. از رازها و درگیری‌های درون حرمسرا تا ماجرای سلطانه خرم، همه در این داستان با هم گره خورده‌اند.

شخصیت‌های کلیدی در کتاب سرگذشت سلطانه

  • سلطان سلیمان: حاکم قدرتمند امپراتوری عثمانی که در ابتدا به همسر اول خود، ماه دوران، علاقه دارد.
  • خرم سلطانه: دختر موقرمز روسی که پس از ورود به حرمسرا، به محبوب‌ترین شخصیت نزد سلطان تبدیل می‌شود.
  • ماه دوران: همسر اول سلطان که سعی در حفظ جایگاه خود در حرمسرا دارد.

نقاط قوت کتاب سرگذشت سلطانه

  • نویسندگی جذاب و دقیق فالکنر که خوانندگان را به عمق تاریخ عثمانی می‌برد.
  • تاریخ و زندگی شخصی شخصیت‌ها به طور هنرمندانه در هم آمیخته شده‌اند.
  • تحلیل رفتارهای انسانی و روابطی که در فضای سلطنتی پیش می‌آید، به خوبی به تصویر کشیده شده است.

چرا باید کتاب سرگذشت سلطانه را بخوانید؟

این کتاب به خوانندگان این امکان را می‌دهد که علاوه بر لذت بردن از داستان، نگاهی عمیق به تاریخ و ویژگی‌های فرهنگ عثمانی داشته باشند. خواندن این رمان، به ویژه برای علاقه‌مندان به تاریخ و ادبیات، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی خواهد بود.

مشخصات
نویسنده:ویلیام فالکنر
مترجم:هادی عادل پور
شابک:9789646325081
موضوع:رمان و داستان خارجی
رده‌بندی کتاب:ادبیات دیگر زبان‌ها (شعر و ادبیات)
قطع:وزیری
نوع جلد:سلفون
نوع کاغذ:تحریر
زبان نوشتار::فارسی
تعداد صفحه:643
سایر توضیحات:زمان: 1520 میلادی مکان: شهر قسطنطنیه (استانبول در ترکیه امروزی) در قرن شانزدهم، هنگامی که امپراطوری عثمانی در اوج قدرت است و "سلطان سلیمان خان قانونی" بر سه قاره و هفت اقلیم حکمرانی می کند، در پشت درهای بسته و دیوارهای بلندِ توپقاپو سرای، 300 کنیز در بزرگترین حرمسرای امپراتوری، جدا از دنیای بیرون روزگار می گذرانند. در این جهان بسته زندگی بر اساس قوانین خاص و مستقلی می‌گذرد، اما هنگامی که "سلطانه" را که یک دختر تاتار است به حرمسرا می آورند، زندگی عادی و روزمره حرمسرا به یکباره دگرگون می شود. روزگاری بود که سکوت بر همه جا حکمفرما بود و این سکوت را نه نعره های جنگی سربازان شکست و نه فریادهای مردان مهاجم؛ در هم شکننده ی این سکوت دیرپا، قهقهه های خنده ی یک زن بود. او سلطانه نبود و نمی توانست باشد. روزی که او را چون کنیزی به حرمسرای سلطان سلیمان آوردند، دیگر اوضاع فرق کرد. با تمام قوای خود سعی می کرد خود را به قلب قدرت یعنی کنار سلطان نزدیک کند. از هیچ ظلم و توطئه ای هم فروگذار نکرد و سرانجام توانست با زیرکی خود، همسر سلطان شود؛ در حالی که چنین رسمی از پادشاهان عثمانی گرفته شده بود و تنها می توانستند زنان و دختران زیبارو را برای حرمسرای خود انتخاب کنند و آنها هم تا آخر عمر فقط کنیز باقی می ماندند. ولی سلطانه این رسم را شکست. به زودی در جهانی که تا آن روز دنیای ویژه ی مردان بود، به قدرت بی نظیری دست یافت. او سلطان را شیفته ی خود کرد ولی روز به روز عشق سلطان به او بیشتر و نفرت سلطانه به او افزون تر میشد ...