معرفی اجمالی
آلبوم بهاران آبیدر: تجربهای از موسیقی سنتی ایران
آلبوم موسیقی بهاران آبیدر با آواز شهرام ناظری و بیژن کامکار، تجربهای دلنشین از هنر موسیقی سنتی ایرانی است. این اثر در سال ۱۳۶۵ منتشر شده و آهنگسازی آن توسط هوشنگ کامکار انجام شده است.
تاریخچه و ضبط آلبوم بهاران آبیدر
ضبط این آلبوم مربوط به بهمن ماه سال ۱۳۶۴ میباشد. این اثر به خاطر آهنگسازی و اجرای بینظیرش، توجه بسیاری از علاقمندان به موسیقی سنتی را جلب کرده است.
آلبوم بهاران آبیدر و زیباییهای طبیعی
آبیدر نام کوهی زیبا و مشرف بر شهرستان سنندج است که به این آلبوم الهام بخشیده است. این ارتباط با طبیعت، به زیبایی موسیقی و حس آن افزوده است.
جوانب هنری آلبوم بهاران آبیدر
جلد آلبوم به قلم خوشنویس معروف، بیژن بیژنی طراحی شده و نوازندگی آن نیز به عهده ارکستر سمفونیک تهران بوده است. این ویژگیها نشاندهنده کیفیت بالای هنری این اثر است.
ویژگیهای کلیدی آلبوم بهاران آبیدر
- اجرای آواز: شهرام ناظری و بیژن کامکار
- آهنگسازی: هوشنگ کامکار
- تاریخ انتشار: ۱۳۶۵
- تاریخ ضبط: بهمن ۱۳۶۴
- طراحی جلد: بیژن بیژنی
- نوازندگی: ارکستر سمفونیک تهران
این آلبوم با ترکیبی از صدای دلنشین و آهنگهای زیبا، یک تجربه بینظیر را برای شنوندگان به ارمغان میآورد. بهاران آبیدر، فرصتی مناسب برای آشنایی با فرهنگ غنی موسیقی ایرانی و لذت بردن از اصالت و زیبایی آن است.
نوازندگان: | سنتور: پشنگ کامکار کمانچه: اردشیر کامکار تار: حمید متبسم تار: ارشد طهماسبی رباب: بیژن کامکار عود: ارژنگ کامکار عود: ارسلان کامکار |
---|---|
نام خواننده و صاحب اثر: | شهرام ناظری بیژن کامکار |
ناشر: | نی داوود |
فرمت: | Audio Disc |
سال تولید: | 1364 |
تعداد دیسک: | یک |
نوع بسته بندی: | شیشه |
مرجع صادر کننده: | وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی |
شماره پروانه یا مجوز: | 464 |
نام قطعه 1: | بهاران آبیدر |
آهنگساز قطعه 1: | هوشنگ کامکار |
ترانه سرا قطعه 1: | محلی کُردی |
تنظیم کننده قطعه 1: | عباس کمندی |
مدت زمان قطعه 1: | 13:45 |
نام قطعه 2: | فغان بربط |
آهنگساز قطعه 2: | هوشنگ کامکار |
ترانه سرا قطعه 2: | حافظ |
مدت زمان قطعه 2: | 15:40 |
نام قطعه 3: | راست پنجگاه |
ترانه سرا قطعه 3: | علی اکبر شیدا |
مدت زمان قطعه 3: | 29:48 |
متن ترانه قطعه 3: | دل از من برد و روی از من نهان کرد خدا را با که این بازی توان کرد شب تنهاییم در قصد جان بود خیالش لطفهای بیکران کرد چرا چون لاله خونین دل نباشم که با ما نرگس او سرگران کرد که را گویم که با این درد جان سوز طبیبم قصد جان ناتوان کرد بدان سان سوخت چون شمعم که بر من صراحی گریه و بربط فغان کرد صبا گر چاره داری وقت وقت است که درد اشتیاقم قصد جان کرد میان مهربانان کی توان گفت که یار ما چنین گفت و چنان کرد عدو با جان حافظ آن نکردی که تیر چشم آن ابروکمان کرد |