معرفی اجمالی
معرفی کتاب راز سربند اثر فاطمه دولتی
کتاب «راز سربند» نگاهی عمیق به زندگی و شخصیت شهید علی اکبر جمراسی ارائه میدهد و فضایی صمیمی از تجربیات او در میدانهای نبرد را به نمایش میگذارد.
داستان زندگی شهید علی اکبر جمراسی
شهید علی اکبر جمراسی در تاریخ 3 فروردینماه 1347 در روستای تلخابِ اراک به دنیا آمد. او در سنین جوانی با اشتیاق و ایمان قوی خود به عنوان نیروی داوطلب به جبهه جنگ پیوست. علیرغم 85 ماه حضور در خط مقدم، او در شرایطی به شهادت رسید که نشاندهنده ایثار و فداکاری او بود.
نقش شهید جمراسی در سپاه و تفحص شهدا
شهید جمراسی علاوه بر جبهه، در کمک به سازماندهی و توسعه واحد اطلاعاتِ سپاه قم نیز نقش بسزایی داشت. او در عملیات تفحص شهدا فعالیتهای مؤثری انجام داد و تأثیر عمیقی در این بخش داشت.
شهادت شهید علی اکبر جمراسی
در سال 1390 و در آستانه بازنشستگی، علی اکبر جمراسی برای مأموریتی به سردشت اعزام شد. در حین انجام مأموریت، او طی یک عملیات تروریستی گروهک پژاک به شهادت رسید و جان خود را در راه وطن تقدیم نمود.
کتاب «راز سربند» مستند و روایتگر این زندگی شگرف و پربار است که به خوانندگان یادآوری میکند هر شهید داستانی دارد که باید شنیده شود.
نویسنده: | فاطمه دولتی |
---|---|
ناشر: | انتشارات شهید کاظمی |
شابک: | 9786222850289 |
ردهبندی کتاب: | زندگینامه و بیوگرافی (آثار کلی) |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 160 |
وزن: | 185 گرم |
سایر توضیحات: | علی اکبر جمراسی که در خانوادهای انقلابی رشد کرده بود، با اراده پولادین به همه ثابت کرد ریز جثه بودن و سن و سالِ کم نمیتواند مانع مردانه رفتار کردن باشد. وی در عملیاتهای زیادی شرکت کرد، موقعیتهای خطرناکی را از سر گذراند و در واحدِ اطلاعات عملیات یک نیروی کارآمد بود، اما نتوانست در دورانِ جنگ تحمیلی به آرزویش یعنی شهادت برسد. علی اکبر جمراسی، راهش را زود پیدا کرد. انقلابی شدنش. رزمندگی و جنگیدنش. لباس پاسداری پوشیدنش. تفحص کردنش. درس خواندن و دانشگاه رفتنش. اصلاً همین پدری کردنش. پای حرف جامانده های لشکر 17 علی بن ابیطالب علیه السلام که می نشینی، از اخلاصش می گویند. هم سنگرهایش توی اطلاعات سپاه لشکر از تخصص و عمل گراییاش تعریف میکنند. پیش زن و بچه اش هم که میروی دم از اخلاق و مهربانیاش میزنند. آخرین روزِ از تیرماه سال1390، درست وقتی که جمراسی فقط چند ماه تا بازنشستگی فاصله داشت همراه تعدادی از دوستانِ پاسدارش برای ماموریتی راهی سردشت شد. درست وقتی که هیچکس انتظار نداشت او شهید شود، حین ادامه عملیات پاکسازی منطقه از لوث وجود گروهک تروریستی پژاک به علت برخورد خودرو با تله انفجاری به شهادت رسید. |