معرفی اجمالی
بررسی کتاب کژال اثر ماندا معینی مودب پور
کتاب کژال اثر ماندا معینی مودب پور از انتشارات نسل نواندیش، یک اثر ارزشمند است که مخاطبان را به دنیای جدیدی از داستانگویی منتقل میکند.
نقد و بررسی کتاب کژال
این کتاب به بررسی عواطف و تجربیات انسانی میپردازد و به خوانندگان کمک میکند تا با شخصیتهای داستان ارتباط برقرار کنند. قلم ماندا معینی مودب پور در این اثر به خوبی توانسته است فضای داستانی را خلق کند که گاهی تضاد و گاهی هماهنگی احساسات را به تصویر میکشد.
چرا کتاب کژال را انتخاب کنیم؟
- قلم روان و سادگی در بیان مفاهیم عمیق.
- شخصیتپردازی قوی و جذاب که خواننده را به خود جذب میکند.
- موضوعاتی تحسینبرانگیز که به تمامی جنبههای زندگی انسانی میپردازد.
خرید و دسترسی به کتاب کژال
برای علاقهمندان به ادبیات و داستانخوانی، کتاب کژال یک گزینه بسیار مناسب برای مطالعه است. این اثر از نسل نواندیش بهراحتی در دسترس شما قرار دارد و میتواند به مجموعه کتابهای شما افزوده شود.
جمعبندی درباره کتاب کژال
کتاب کژال اثر ماندا معینی مودب پور، یک اثر بینظیر برای افرادی است که به دنبال داستانهای معنادار و عمیق هستند. با انتخاب این کتاب، تجربهای دلنشین از خواندن و تفکر را خواهید داشت.
نویسنده: | ماندا معینی مودب پور |
---|---|
شابک: | 9789645724403 |
ناشر: | انتشارات نسل نوادیش |
موضوع: | رمان |
ردهبندی کتاب: | ادبیات فارسی (شعر و ادبیات) |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
چاپ شده در: | ایران |
زبان نوشتار: | فارسی |
تعداد صفحه: | 320 |
سایر توضیحات: | قسمتی از کتاب: این مسئله خسرو رو هم ناراحت کرده بود! احساس میکردم که خیلی دلش میخواد در اینمورد باهام صحبت کنه اما خسرو خوددارتر از این حرفا بود! ایده هاش رو هم می دونستم چه جوریه! همیشه بطرف مقابلش اعتماد به نفس می داد!جوری با آدم برخورد میکرد که به آدم احساس بودن دست می داد!هر وقت که مثلا ازش راهنمایی می خواستم طوری عمل میکرد که دست آخر حس میکردم که خودم به اون نتیجه رسیدم وبهترین راه حل به فکرخودم رسیده!از این اخلاقش واقعالذت می بردم!شاید اگر این قرار و عهد اجباری در میون نبود، خسرو کسی بود که من برای همسری انتخابش میکردم! لیلا صمیمی ترین دوستم بود .دختر خوشگلی نبود اما خیلی مهربون و بانمک! همیشه هم می گفت که دلش میخواد شبیه من باشه! حالا یا تعریف از خود حسابش می کنین یا نه اما من طبق گفته دوستام و به استناد رجوع خواستگارهای نسبتا زیاد و پلکیدن پسرای دانشکده دور و ورم، دختر قشنگی بودم! البته خودم این موضوع رو می دونستم و خیلی هم ازش لذت می برم اما همیشه وقتی کسی ازم تعریف میکرد ، با گفتن جملات چشم شما منو قشنگ می بینه و شما لطف دارید و این چیزا، اظهار فروتنی میکردم. |