معرفی اجمالی
آشنایی با داستان کتاب جادو اثر آنا هگلوند
کتاب «جادو» اثر آنا هگلوند روایت دخترکی است که منتظر بازگشت پدر جنگجویش به خانه میباشد.
خلاصه داستان کتاب جادو
دخترک در روزها و شبها نظارهگر دریاست و به امید دیدن قایقی که پدرش را به خانه برگرداند، با آرزوهایش زندگی میکند. وقتی آخرین شمع خانه خاموش شده و تاریکی را در بر میگیرد، او دیگر قادر به تحمل انتظار نیست. با چاقو و آینهای، به دریا میرود و سفرش به سرزمینی ناشناخته آغاز میشود. در مسیر، او با چترسازی پیر آشنا میشود که چتری را به عنوان هدیه برای مبارزه به او میدهد.
چالشهای دخترک در کتاب جادو
شناختن سرزمینی که غول در آنجا مستقر است برای دخترک سخت نبوده و نشانههای مختلفی به او میگویند که غول آنجاست. در این سرزمین غمانگیز، خاکی وجود ندارد و هیچ صدایی به گوش نمیرسد. زمین زیر پای او لرزیده و از آمدن غول خبر میدهد.
مبارزه با غول در کتاب جادو
- دخترک با چتر به زیر پناه میبرد.
- غول از سوراخ سقف چتر به او نزدیک میشود.
- دختر با چاقو سوراخی در سقف چتر ایجاد میکند.
- غول با نگاه کردن به آینهای که دخترک مقابلش گذاشته، به سنگ تبدیل میشود.
کتاب «جادو» به خوانندگان نوجوان این درس را میدهد که امید و شجاعت در مواجهه با چالشها و ترسها میتواند نیرویی خلاق باشد.
نویسنده: | آنا هگلوند |
---|---|
مترجم: | طاهر جامبرسنگ |
شابک: | 9786007112823 |
ناشر: | انتشارات مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان |
موضوع: | داستان |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
نوع کاغذ: | گلاسه |
تعداد صفحه: | 44 |
گروه سنی: | ب |
وزن: | 100 گرم |