معرفی کتاب روزی که شهید شدم اثر ابوالقاسم وردیانی
کتاب روزی که شهید شدم تلاشی برای نشان دادن احساسات عمیق انسانی در مواجهه با یادآوری دوستان شهید است. این اثر با روایتهای صمیمی، خواننده را به دنیای عواطف و خاطرات جنگ میبرد.
راهبرد تجدید قوا در کتاب روزی که شهید شدم
در بخشی از این کتاب، نویسنده بیان میکند که به هیچ وجه به بهشت زهرا نمیرود اگر حالم بد باشد. با این حال، در مواقعی که حالش خیلی بد است، دعای ندبه را در خانه میخواند. او توضیح میدهد که ورود به قطعهی شهدا برایش دشوار است و این تفکر که چرا او باقی مانده، احساسش را تحت تأثیر قرار میدهد.
خاطراتی از دوستان شهید در کتاب روزی که شهید شدم
نویسنده در کتاب روزی که شهید شدم به قبرستان «چیذر» و امامزاده علی اکبر نیز اشاره میکند، جایی که هم محلیها و دوستان کودکیاش دفن شدهاند. یادآوری این افراد و دیدار با خاطرات گذشته احساس او را بهبود میبخشد.
چرا من همین جا میمانم؟
در این کتاب به پرسشی که از نویسنده مطرح میشود پاسخ داده شده است: چرا برای تجدید قوا به آمریکا نمیرود؟ او با قاطعیت میگوید که در کنار مردم خود و در محیط آشنای خیابانها و درمانگاهها احیا میشود. نویسنده به وضوح تمایل خود را به زندگی و مرگ در وطنش بیان میکند.
مشخصات
نویسنده: | ابوالقاسم وردیانی |
---|---|
شابک: | 9786003300903 |
ناشر: | روایت فتح |
موضوع: | دفاع مقدس - داستان - شهادت - تاریخ معاصر |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 184 |
وزن: | 149 گرم |