خرید و قیمت کتاب درگاه این خانه بوسیدنی است اثر زینب عرفانیان انتشارات شهید کاظمی

کتاب درگاه این خانه بوسیدنی است اثر زینب عرفانیان انتشارات شهید کاظمی

ناموجود
معرفی اجمالی
مشخصات محصول
فروشندگان

معرفی اجمالی

معرفی کتاب درگاه این خانه بوسیدنی است

کتاب "درگاه این خانه بوسیدنی است" به روایت زندگی زنی از دوران دفاع مقدس می‌پردازد و بازگوکننده خاطراتی دل‌انگیز از مادران شهیدان است.

خلاصه محتوا کتاب درگاه این خانه بوسیدنی است

این اثر تصویرگر زندگی مادری از شهیدان، به ویژه بانو فروغ منهی، مادر شهیدان داوود، رسول و علیرضا خالقی‌پور است. خواننده با روایت‌هایی عاشقانه و ویژه مواجه می‌شود که از دل مادرانی رنج کشیده و قوی بیان شده‌اند.

ویژگی‌های کتاب درگاه این خانه بوسیدنی است

  • شرح حال زنانی قوی در دوران دفاع مقدس
  • خاطرات زیبا و احساس‌برانگیز از مادران شهیدان
  • روایت‌های ناب و دلنشین که تجربه زندگی و عاشقانه‌های مادرانه را به تصویر می‌کشد
  • نوشته شده به قلم خانم زینب عرفانیان، نویسنده توانمند

چرا کتاب درگاه این خانه بوسیدنی است را انتخاب کنید؟

این کتاب فرصتی است برای آشنایی با روایت‌های بامعنایی از مادران شهیدانی که قصه‌هایشان الهام‌بخش و پر از احساس جهاد و ایثار است. "درگاه این خانه بوسیدنی است" شما را در سفری به دنیای خاطرات و احساسات خانواده‌های شهیدان همراه می‌کند.

مشخصات
نویسنده:زینب عرفانیان
شابک:978-622-7177-90-9
ناشر:انتشارات شهید کاظمی
قطع:رقعی
نوع جلد:شومیز
چاپ شده در:ایران
تعداد صفحه:240
وزن:271 گرم
اقلام همراه:برشی از متن کتاب: داغ این‌قدر سنگین بود که این بچه‌ها را یادم رفت. چند ساعت در خانه آشوب بود. داداش از زبان بچه‌ها نمی‌افتاد. اشک می‌ریختند و صدایش می‌زدند. عزیز برای مرگ محمد صبوری کرد و صدایش به گریه بلند نشد. غم داوود کاسه صبر عزیز را هم پر کرد. دستش را می‌گرفتم تا خودش را نزند، زهرا بی‌تاب می‌شد. زهرا را آرام می‌کردم، علیرضا سر به دیوار می‌کوبید. سراغ علیرضا می‌رفتم، می‌ترسیدم رسول از غصه دق کند. از اینکه آن‌طور به بچه‌ها خبر دادم پشیمانم. کاش آن پلاک بدون زنجیر را نشانشان نمی‌دادم. کاش غم را در دلم نگه می‌داشتم تا بچه‌هایم جلوی چشمم بال‌بال نزنند. کاش عزیز را آن‌طور ناگهانی باخبر نمی‌کردم. کاش می‌توانستم آرامشان کنم. کاش لااقل حاجی بود و دستی به سرمان می‌کشید. کاش آدمیزاد این‌قدر ناتوان نبود. کاش و هزار کاش که گفتن هیچ‌کدام دیگر سودی ندارد..