کتاب یاغی های مرموز چشم اژدها اثر کوین سندرز نشر مهرسا

یک روز دعوت نامه ای از آقای سولومون به دست کالان رسید تا در ازای انجام ماموریتی خطرناک دستمزدی هنگفت به جیب بزند. آقای سولومون به هر دری می زد تا چشم اژدها را از چنگ بافنده اعظم در بیاورد و با این قدرت جادویی به طلسمی زنده تبدیل شود. اولی بار آرتا، شبح محافظ بافنده ها و شونا، شبح محافظ دزدها، با چشم اژدها پای جادو را به سیاره زمین باز کردند. کالان و دارودسته اش می خواستند چشم را از چنگ بافنده اعظم در بیاورند. بافنده هزار و یک کلک و حقه در آستین داشت. ماموریت غیرممکن بچه روباه ها ممکن بود به قیمت جانشان تمام شود.