معرفی اجمالی
آلبوم موسیقی باران تویی - تجربهای متفاوت در موسیقی ایرانی
آلبوم موسیقی تلفیقی «باران تویی» اثر گروه «چارتار» با صدای «آرمان گرشاسبی» و آهنگسازی «آرش فتحی»، به یکی از آثار برجسته موسیقی ایران تبدیل شده است. این آلبوم شامل 12 قطعه موسیقی است که همگی ترانههای آن از سرودههای «احسان حائری» میباشند.
قطعات آلبوم باران تویی
- آشوبم
- مرا به خاطر بسپار
- هندسه
- باران تویی
- زن دیوانه
- کلاغ
- عاشقانه تنهاست
- حرفی بزن
- خوشا به من
- شبیه یک مرداب
- در حسرت ماه
- قطار (چارتار)
درباره گروه چارتار
گروه «چارتار» از سال 1390 فعالیت خود را آغاز کرده و موفق به ایجاد سبکی نوین با تلفیق موسیقی الکترونیک و آواز ایرانی گردیده است. این گروه توانسته است در مدت کوتاهی محبوبیت زیادی در میان مخاطبان مختلف کسب کند.
ویژگیهای آلبوم باران تویی
آلبوم «باران تویی» با 12 قطعه زیبا از احساسات و تفکرات عمیق زندگی انسانی سخن میگوید. تمامی ترانهها با دقت و احساس به تصویر کشیده شدهاند و شنوندگان را با موسیقی دلنشین و لحن خاص خود همراه میسازند. همچنین، این اثر با حمایت موسسه «تصویر گستر پاسارگاد» در قالب یک حلقه سیدی منتشر شده است.
با گوش دادن به آلبوم موسیقی «باران تویی»، میتوانید لحظاتی دلپذیر و سرشار از حس تازگی را تجربه کنید و از شنیدن آن لذت ببرید.
خلاصه: | ترانهسرا: احسان حائری آهنگساز: آرش فتحی تنظیمکننده: آئین احمدیفر میکس: آرش پاکزاد مسترینگ: آرش پاکزاد |
---|---|
نوازندگان: | بهزاد حسنزاده |
نام خواننده و صاحب اثر: | آرمان گرشاسبی |
ناشر: | متفرقه |
فرمت: | Audio Disc |
سال تولید: | 1392 |
تعداد دیسک: | یک |
نوع بسته بندی: | شیشه |
مرجع صادر کننده: | وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی |
شماره پروانه یا مجوز: | 92/8021 |
نام قطعه 1: | آشوبم |
مدت زمان قطعه 1: | 04:51 |
متن ترانه قطعه 1: | تنها توئی تو که میتپی به نبض این رهایی تو فارغ از وفور سایههایی باز آ که جز تو جهان من حقیقتی ندارد تو میروی که ابر غم ببارد به سمت ماندنت راهی نمیشوی چرا؟ گاهی ستاره هدیه کن به مشت پوچ شبها شمردهتر بگو با من حروف رفتنت تا من بگیرم از دلت همه بهانهها را آشوبم آرامشم توئی به هر ترانهای سر میکشم توئی سحر اضافه کن به فهم آسمانم آشوبم آرامشم توئی به هر ترانهای سر میکشم توئی بیا که بی تو من غم دوصد خزانم بگذار بگوین که از سراب این آن بریدم من از عطش ترانه آفریدم به سمت ماندنت راهی نمیشوی چرا؟ گاهی ستاره هدیه کن به مشت پوچ شبها شمردهتر بگو با من حروف رفتنت تا من بگیرم از دلت همه بهانهها را آشوبم آرامشم توئی به هر ترانهای سر میکشم توئی سحر اضافه کن به فهم آسمانم آشوبم آرامشم توئی به هر ترانهای سر میکشم توئی بیا که بی تو من غم دوصد خزانم |
نام قطعه 2: | مرا به خاطرت نگهدار |
مدت زمان قطعه 2: | 03:26 |
متن ترانه قطعه 2: | باز امشب دل من غرق گله شد بی تاب و بی رمق بی حوصله شد دردا که دوری دردا ای آرزوی فردا تو بیا تو بیا نداری خبر زحال من نداری که دل به جاده میسپاری سر ندارد این شب تار مرا به خاطرت نگهدار سر ندارد این شب تار مرا به خاطرت نگهدار از من دیگر اثری در آینه نیست پیدا کن تو مرا این فاصله چیست؟ ای معنی شعر تر من پرواز جاری در پر من تو بیا تو بیا سر گردانم بر سر کویت شب میبارد از سر مویت نداری خبر زحال من نداری که دل به جاده میسپاری سر ندارد این شب تار مرا به خاطرت نگهدار مرا به خاطرت نگهدار نداری خبر زحال من نداری که دل به جاده میسپاری سر ندارد این شب تار مرا به خاطرت نگهدار سر ندارد این شب تار مرا به خاطرت نگهدار |
نام قطعه 3: | هندسه |
مدت زمان قطعه 3: | 04:12 |
متن ترانه قطعه 3: | هر گوشی از شور آواز من پیدا میشود قصیدهی تو نور باور پرواز تا به ناکجا تابید شد به جان ز دیدهی تو طلوع نگاه شروع شراب از مختصات نار توست ایمان من در حلقهی هندسهی اندام توست نامت از ازل شکفته بر لب نقره میزند رخ تو بر شب کاش این ماجرا به سر نیاد شاهی بی گمان به مسند دل نجوا میکنی امید ساحل کاش این ماجرا به سر نیاید ببار ای ابر میاندود من مستانهام کن بسوزان ریشهها از بیخ و بن دیوانه ام کن چو رودی بر روانم شو روان ای دولت شب بکن تن را ز من من را ز جان جانانهام کن |
نام قطعه 4: | باران تویی |
مدت زمان قطعه 4: | 03:51 |
متن ترانه قطعه 4: | از آسمانم، ماتم ببارد هراس بی تو ماندنم ادامه دارد نمینویسم ترانه بی تو چگونه پر کشد خیال واژه بی تو به لب رسیده جان کجایی کجایی؟ که برده طاقتم جدایی باران تویی به خاک من بزن بازا ببین که بی مه تو من هوای پر زدن ندارم باران تویی به خاک من بزن بازا ببین که در ره تو من نفس بریده در گذارم مگر ندانی چو از تو دورم بیراههای خموش و تار، بی عبورم نمیتوانم دگر برویم که من اسیر این خزان تو به تویم به لب رسیده جان کجایی؟ کجایی؟ رهی نمانده تا رهایی باران تویی به خاک من بزن باران تویی به خاک من بزن بازا ببین که بی مه تو من هوای پر زدن ندارم باران تویی به خاک من بزن بازا ببین که در ره تو من نفس بریده در گذارم |
نام قطعه 5: | زن دیوانه |
مدت زمان قطعه 5: | 03:50 |
متن ترانه قطعه 5: | با توئم! پنجره هان رونق این خانه چه شد؟ آن زن دیوانه که رفت آن مردک دیوانه چه شد؟ از مرد شب آواره بگو بگو خورشید شبش کجاست؟ از تسبیح عاشقانهها بگو بگو دانه به دانه چه شد؟ آه خواب آلودگی بی تو در چشم عاشق نیاید تنها ماندم کسی جز تو شاید نه شاید که آید پیدا شد شعله کن جام پروانه را عمر دیوانه دیری نپاید کجا میروی؟ کمی بمان عشق زمینم نزن از آسمان عشق بیا به باران تکیه کن قدم قدم این پرسه را بیا بگیر از چهرهام غم و شب و تب هر سه را مرا به طوفان دادهای خودت کجایی؟ مرا به طوفان دادهای خودت کجایی؟ آه خواب آلودگی بی تو در چشم عاشق نیاید تنها ماندم کسی جز تو شاید نه شاید که آید پیدا شد شعله کن جام پروانه را عمر دیوانه دیری نپاید |
نام قطعه 6: | کلاغ |
مدت زمان قطعه 6: | 03:42 |
متن ترانه قطعه 6: | هوا آن سوی چشمانم بارانیست سکوتم تحفهی رنجی پنهانی ست به شمع آغشته میماند خورشیدم فراز تپهای ماهی پیدا نیست صدایی از درون با من میگوید شروع فصل بی رحم تنهاییست پر میزند بر بامم سیاه کلاغ و شب به ویرانهها میماند خانه بی چراغ و تب میسوزدم میکوبد به در دست سرد باد جز رفتنت تصویری نمیآورم بیاد هوا آن سوی چشمانم بارانیست سکوتم تحفهی رنجی پنهانی ست هوا را پنجه میسایم میبینی نفس اطراف دستانم پیدا نیست صدایی از درون با من میگوید شروع فصل بیرحم تنهایی ست پر میزند بر بامم سیاه کلاغ و شب به ویرانهها میماند خانه بی چراغ و تب میسوزدم میکوبد به در دست سرد باد جز رفتنت تصویری نمیآورم بیاد |
نام قطعه 7: | عاشقانه تنهاست |
مدت زمان قطعه 7: | 03:49 |
متن ترانه قطعه 7: | با تو رسیدهام به شبی ابدی آه تو کوچه کوچهی مرا بلدی من به جز آبی نگاهت، آسمانی نمیشناسم تا تو سرگرم روزگاری، از نفس بی تو میهراسم رد شو از قاب لحظههایم دیده شو! عاشقانه تنهاست رهسپارم به سویت اما جاده لبریز سوز سرماست مرا باور کنی یا نه تویی پایان ویرانی چه غمگینانه آزادی از آن عهدی که میدانی با تو رسیدهام به شبی ابدی آه تو تار و پود مرا بلدی آه نمیرود ز یادم تمام خاطراتی که عاشقانه سر شد من بجز آبی نگاهت، آسمانی نمیشناسم تا تو سرگرم روزگاری، از نفس بی تو میهراسم رد شو از قاب لحظههای دیده شو! عاشقانه تنهاست رهسپارم به سویت اما جاده لبریز سوز سرماست مرا باور کنی یا نه، تویی پایان ویرانی چه غمگینانه آزادی از آن عهدی که می دانی |
نام قطعه 8: | حرفی بزن |
مدت زمان قطعه 8: | 03:44 |
متن ترانه قطعه 8: | حرفی بزن تو ای درد آشنا میشکنی چرا قلب مرا منی که عمری پا به پای تو دویدهام منی که جز عشقت گلی دگر نچیدهام ندارم بغضی از تقدیر از این دوران دور و دیر خدا میداند سپردم هر چه هست هستی بدستت ای می مستی خدا میداند |
نام قطعه 9: | خوشا به من |
مدت زمان قطعه 9: | 03:08 |
متن ترانه قطعه 9: | خوشا به من که دست تو پرواز هدیه میکند خوشا به تو که عاشقت صد بار گریه میکند خوشا که قامتم رسد به میوه خیال تو رسیدهای! نچینمت، منم حریف کال تو مینوشم از چشمان تو جرعه به جرعه شعر نو حافظهی دستان من پر شده از دامان تو مینوشم از چشمان تو جرعه به جرعه شعر نو حافظهی دستان من پر شده از دامان تو خوشا به من که دست تو پرواز هدیه میکند خوشا به تو که عاشقت صد بار گریه میکند خوشا که قامتم رسد به میوه خیال تو رسیدهای نچینمت، منم حریف کال تو مینوشم از چشمان تو جرعه به جرعه شعر نو حافظهی دستان من پر شده از دامان تو |
نام قطعه 10: | شبیه یک مرداب |
مدت زمان قطعه 10: | 03:46 |
متن ترانه قطعه 10: | دریغا از عشق در این شام شوم که کوچه میگرید ستارهها مغموم ترانه بی رونق به کنج غم محکوم ستارهها مغموم چه میبینی؟ بگو با من چقد راه مانده تا جاده به شیب شب سرازیرم عطش میزاید این باده ای داد ای فریاد از این شب بی خواب که غصه میپاشد به خلوتم مهتاب منم سکونی گس شبیه یک مرداب چه میبینی؟ بگو با من چقد راه مانده تا جاده به شیب شب سرازیرم عطش میزاید این باده نمیدانم چه شد دستم رها کردی نمیدانم نمیدانی به کار دل چهها کردی نمیدانی نمیدانم نمیدانی بگو با من چه میبینی چه میبینی؟ بگو با من چقد راه مانده تا جاده به شیب شب سرازیرم عطش میزاید این باده |
نام قطعه 11: | در حسرت ماه |
مدت زمان قطعه 11: | 04:00 |
متن ترانه قطعه 11: | سر بزار روی شونههام تا بگم آروم از غصههام تا بگم چی امد به سرم رفت چرا نازنین دلبرم عیش و شراب و مستی کار ما بود عشق و خدا و هستی یار ما بود اما شد رنگ زمستون نو بهار ما بزم مهر و جنون در دل به پا بود سینه لبریز از شور از وفا بود اما غم آمد به قلبم ای خدا چرا سوختم، سوختم من از غم دل او پی یار دیگری بود که عمر رویای من به سر رسید باختم، باختم من به او همه عمر دلدادگی را که غربت به خانهام سرک کشید خستهام از دست روزگار، آسمون تو هم با من ببار چشم من مونده خیره به راه من شبم در حسرت ماه عیش و شراب و مستی کار ما بود عشق و خدا و هستی یار ما بود اما شد رنگ زمستون نو بهار ما بزم مهر و جنون در دل به پا بود سینه لبریز از شور از وفا بود اما غم آمد به قلبم ای خدا چرا سوختم، سوختم من از غم دل او پی یار دیگری بود که عمر رویای من به سر رسید باختم، باختم من به او همه عمر دلدادگی رو که غربت به خانهام سرک کشید سوختم، سوختم من از غم دل او پی یار دیگری بود که عمر رویای من به سر رسید باختم، باختم من به او همه عمر دلدادگی رو که غربت به خانهام سرک کشید |
نام قطعه 12: | قطار (چارتار) |
مدت زمان قطعه 12: | 04:00 |
متن ترانه قطعه 12: | جاری شو سپردمت به جادههای رها به عمق باران به روح آینهها ماییم و صراحت کهنه تازه شدن ببین به چشمت زبان خاطره را مرا این بی زبانی به راهی بی نشانی فرضم کن ستارهای بر بام ترانه گفتم فرضم کن جوانهای بیزار از خزان خفتن جاری شدن سپردمت به جادههای رها به عمق باران به روح آینهها ماییم و صراحت کهنه تازه شدن ببین به چشمت زبان خاطره را کاش جا نماندم از قطارش آرزویت ای کاش یا بگیرد راه رفتن روبرویت مرا این بی زبانی به راهی بی نشانی فرضم کن ستارهای بر بام ترانه گفتم فرضم کن جوانهای بیزار از خزان خفتن |